ورود به سیستم جوابدهی آزمایشگاه یزدانپناه (یاسوج)
نام کاربری :
رمز ورود :

ورود به سیستم جوابدهی آزمایشگاه یزدانپناه (بهبود)
نام کاربری :
رمز ورود :

جستجو بر اساس نام آزمایش

جستجوی آزمایشات
انعقاد خون

مکانیسم انعقاد خون

زمانی که در بدن خون‌ریزی رخ می دهد، به صورت خودکار، فرآیندهایی تحت عنوان مکانیسم انعقاد خون آغاز می‌شوند تا خونریزی متوقف شود. در اینجا به شرح این مکانسیم‌ها به زبان ساده می پردازیم. اصلی‌ترین عامل اثرگذار در مکانسیم انعقاد خون، پلاکت‌ها هستند.

 

پلاکت چیست؟

پلاکت کوچکترین جزء تشکیل دهنده خون می باشد که بی‌رنگ بوده و فاقد هسته می‌باشد

منشاء پلاکت

پلاكت از قطعه قطعه شدن سيتوپلاسم سلول‌هاي بزرگي تحت عنوان مگاكاريوسيت به وجود مي‌آيد

انعقاد خون چيست؟

به منعقد شدن خون در محل بريدگي براي جلوگيري از خروج خون از رگ، انعقاد خون مي‌گويند

مكانيسم انعقاد خون

با توجه به وسعت خونريزي، مكانيسم انعقاد خون به دو روش زير انجام مي‌شود

1.      ايجاد درپوش

2.      تشكيل لخته

 

روش ايجاد درپوش در جلوگيري از خونريزي

در روش ايجاد درپوش، پلاكت‌ها در محل خونريزي جمع شده و به هم مي‌چسبند تا مانند يك سد از خروج خون از رگ جلوگيري كنند. هرگاه خون‌ريزي محدود و آسيب به ديواره رگ جزئي باشد، اين روش مي‌تواند جلوي خونريزي را بگيرد اما بديهي است كه در خونريزي‌هاي شديد، چندان كارآمد نيست. لذا مكانيسم دوم وارد عمل مي‌شود.  

 

روش تشكيل لخته در جلوگيري از خونريزي

براي تشكيل لخته، سلول‌هاي بافت رگ و پلاكت‌هاي آسيب ديده آنزيمي تحت عنوان پروترومبيناز ترشح مي‌كنند. اين آنزيم پروتئين انعقادي پلاسما به نام پروترومبين را مي‌شكند و آن را به ترومبين تبديل مي‌كند. ترومبين يك محرك براي فعال شدن پلاكت‌ها است و باعث مي‌شود كه پلاكت‌ها نيز در حضور يون كلسيم پروترومبين را به ترومبين تبديل كنند. از اين رو شدت واكنش افزايش يافته و مقدار زيادي ترومبين توليد مي‌شود. اكنون ترومبين مي‌تواند پروتئين محلول در پلاسما به نام فيبروينوژن را به فيبرين تبديل كند. فيبرين نامحلول است و به سرعت رسوب كرده و به همراه گلبول‌هاي قرمز، لخته را مي‌سازد و يون كلسيم K روش تشكيل لخته، مهم‌ترين مكانيسم دخيل در جلوگيري از خونريزي است و در روند آن ويتامين اهميت بسزايي دارند.

 

نقش كلسيم در انعقاد خون

 يون كلسيم در روند تبديل پروترومبين به ترومبين و همچنين فيبرينوژن به فيبرين نقش دارد همان‌طور كه مي‌دانيد، يون كلسيم در روده با روش انتقال فعال جذب مي‌شود. از اين رو اختلال در روند انتقال فعال مي‌تواند مانع جذب كلسيم شده و به دنبال آن مكانيسم انعقاد خون را مختل كند

 

نقش ویتامین K در انعقاد خون

در روند تشكيل پروترومبين توسط كبد ويتامين K نقش دارد. همان‌طور كه مي‌دانيد، اين ويتامين همراه با چربي‌ها جذب مي‌شود. از اين رو اختلال در جذب چربي‌ها باعث كمبود ويتامين K شده و مكانيسم انعقاد خون را با مشكل مواجه مي‌كند . عدم ترشح صفرا، عدم ترشح ليپاز پانكراس و بسته شدن رگ‌هاي لنفي از عواملي هستند كه جذب چربي‌ها را مختل مي‌کند. :بنابراين مي‌تواند مراحل تشكيل لخته را به ترتيب زير فهرست كرد

1.      ترشح پروترومبيناز

2.      تبديل پروترومبين به ترومبين

3.      تبديل فيبرينوژن به فيبرين

4.      رسوب رشته هاي فيبرين

5.      تشكيل لخته

 

انعقاد خون يا دلَمه شدن خون به انگليسي Coagulation : فرآيندي است كه موجب لخته شدن خون مي‌شود. اين فرآيند از دو مسير داخلي وخارجي موجب تبديل فيبرينوژن به فيبرين، فعال شدن فاكتورهاي انعقادي و تجمع پلاكت‌ها مي‌شود.

انعقاد خون هر چند با لخته شدن خون موجب توقف خونريزي مي‌شود و نقص اين فرآيند در بيماري‌هايي مانند هموفيلي كشنده است ولي انعقاد نابجاي خون در ايجاد آنفاركتوس قلبي (سكته قلبي) و ايسكمي مغزي و آمبولي نيز دخيل است .

 

مسيرهاي انعقاد خون

مسير داخلي انعقاد (pathway Intrinstic) در اثر صدمات بافتي و صدمه به سلول‌هاي اندوتليال عروقي، بافت كلاژن زير اين عروق در معرض دسترسي پلاكت‌ها و فاكتورهاي انعقادي قرار مي‌گيرد كه موجب فعاليت آنها مي‌گردد. در ابتداي اين مسير فاكتور XI توسط فاكتور XIIa برانگيخته مي‌شود، فاكتورهاي XI و XIIبه عنوان فاكتورهاي تماسي معروفند سپس فاكتورIX توسط فاكتور XIa در حضور يون كلسيم به فاكتور IXa تبديل مي‌شود. در ادامه اين مسير كمپلكسي از فاكتورهاي VIII و IX در ارتباط با ++ca و فسفوليپيد پلاكتي سرانجام باعث فعال شدن فاكتور x مي‌گردد .

زمان نسبي ترومبوپلاستين aPTT تست انتخابي براي ارزيابي اين مسير و فاكتورهاي XI, X, IX, VIII, V, II, I و XII مي‌باشد .

مسير خارجي (pathway Extrinsic) در اثر صدمات جدار عروق، فاكتور بافتي (Tissue factor)وارد سيستم عروقي مي‌شود و در حضور يون كلسيم فاكتورVII را فعال مي‌كند كه در نهايت كمپلكس اين دو فاكتور موجب فعال شدن فاكتور X مي‌گردد. زمان پروترومبين (PT) تست انتخابي براي ارزيابي اين مرحله و فاكتورهاي X.VII.V,II,I مي‌باشد.

مسير مشترك، مسير داخلي و خارجي پس از تبديل فاكتورX به فاكتور Xa هر دو مسير در يك مسير مشترك قرار مي‌گيرند. در ادامه فاكتور  Xaبه كمك كوفاكتور Xa در حضور يون PF3++ ,ca باعث تبديل پروترومبين به ترومبين و ترومبين باعث تبديل فيبرينوژن به فيبرين مي‌گردد. ترومبين مستقيماً قطعات پپتيدي را از زنجيره‌هاي آلفا و بتا مولكول فيبرينوژن مي‌شكند و ايجاد منومرهاي فيبريني مي‌كند كه متعاقباً به صورت يك لخته فيبريني پليمريك بسيار منظم درمي‌آيند. به علاوه ترومبين به عنوان يك محرك فيزيولوژيك بسيار قوي براي فعال شدن پلاكت‌ها عمل مي‌كند .

رشته‌هاي فيبرين موجب تشكيل لخته خون مي‌شود كه در اينجا فاكتورXIII موجب استحكام لخته فيبرين مي‌‍شود . پايدار شدن نهايي لخته خون با فعال شدن فاكتور XIII يا همان فاكتور پايداركننده فيبرين صورت مي‌گيرد كه شامل ايجاد پيوند كووالانسي ما بين اسيد آمينه‌هاي ليزين با گلوتامين بين زنجيره‌هاي آلفا و Y مجاور هم در مولكول‌هاي فيبرين مي‌باشد.

فاكتور XIII همچنين مي‌تواند يك مهاركننده فيزيولوژيك فيبرينوليز را به لخته فيبرين با پيوند كووالانسي متصل كند و درنتيجه لخته مربوطه در مقابل اثر ليزكنندگي پلاسمين مقاومتر خواهد بود. چنانچه در هنگام تشكيل لخته، پلاكت حضورداشته باشد، لخته ايجاد شده كاملاً جمع يا منقبض مي‌شود و علت آن انقباض يك پروتئين پلاكتي است .

 

مهاركننده‌هاي طبيعي انعقاد

آنتي ترومبينIII: با ترومبين به صورت يك به يك جمع شده و آن را از فعاليت بازمي‌دارد .

 TFPI: مهاركننده فاكتور Xa و كمپلسِ فاكتور VIIa و فاكتور بافتيTF

كو فاكتور II هپارين: اين نيز به عنوان مهاركننده ترومبين مي‌باشد، كمبود ارثي اين مولكول مي‌تواند موجب ترومبوز شود .

آلفا ماكروگلوبين: از جنس گليكوپروتئين است و ترومبين را از فعاليت بازميدارد .

پروتئينC: وجودش نياز به ويتامين K دارد كه بوسيله ترومبين فعال شده و موجب انعقاد مي‌شود .

پروتئينS: به عنوان كوفاكتور همراه پروتئين C عمل مي‌كند و براي وجودش، نياز به ويتامينK است .

پروتئين Z و پروتئاز مربوط به پروتئين Z نيز وجود دارند. پلاسمين و فعال كننده بافتي پلاژسمينوژن (tPA) موجب حل شدن لخته تشكيل شده مي‌شوند .

 

فيبرينوليز طبيعي

تشكيل لخته باعث قطع خونريزي از عروق صدمه ديده و مجروح مي‌شود اما نهايتاً بايد براي برقراري مجدد جريان خون، لخته ايجاد شده از سر راه برداشته شود. اين عمل با حل شدن لخته بوسيله سيستم فيبرينوليتيك انجام مي‌شود. آنزيمي پروتئوليتيك به نام پلاسمين بطور متوالي برخي پيوندها را در مولكول فيبرين شكسته و باعث آزاد شدن محصولات پپتيدي و در نتيجه حل شدن لخته مي‌شود .

مكانيسم‌هاي متعددي مي‌توانند در ايجاد پلاسمين فعال دخيل باشند كه در همه آنها فاكتورهاي خاص انعقاد موجب تبديل اين پروتئين از شكل غيرفعال يعني پلاسمينوژن به فعال يعني پلاسمين مي‌شود. اينكار توسط مولكول‌هايي مانند فعال كننده بافتي پلاسمينوژن(tPA) ، استرپتوكيناز، اوروكيناز و فاكتورXII انعقاد خون انجام مي‌شود .

 

فاكتورهاي انعقادي خون

فاكتورهاي انعقادي خون گروهي از فاكتورها هستند كه وجودشان براي انعقاد ضروري است و نبود آنها انعقاد خون را با مشكل مواجه مي‌كند .اين فاكتورها شامل :

١. فيبرينوژن

٢. پروترومبين

٣. تومبوبلاستين بافتي

٤. كلسيم

٥. فاكتورهاي ناپايدار

٦ . پلاكت

٧. شتاب‌دهنده تبديل پروترومبين به ترومبين

٨ . ضد هموفيلي

٩. كريسمس

١٠. استوارت

١١. ترومبوبلاستين پلاسما

١٢. هيگمن

١٣. فيبرين

 

منبع: آزمایشگاه کلینیکال مرکز آموزشی درمانی الزهرا(س) اصفهان